به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حضرت آیتالله سبحانی در سخنان خود با اشاره به اینکه قرآن مجید از نخستین گروندگان آیین مقدس اسلام به عنوان «والسابقون السابقون اولئک المقربون» یاد کرده است، افزودند: این افراد از نظر تقرب به مقام ربوبی برتر از «اصحاب الیمین» هستند.
ایشان تاکید کردند: خوشبختانه جناب جعفر (ع) از گروه نخستین است که به گواه تاریخ، روزگاری که در خانههای مکه فقط دو نفر به آیین اسلام مشرف شده بودند و همراه رسول خدا (ص) نماز میگزاردند، در چنین شرایطی ابوطالب به فرزندش جعفر چنین گفت «صل جناح ابن عمّک و صلّ معه» در کنار پسرعمویت نماز بگزار. بنابراین امیرمومنان در سمت راست و حضرت جعفر سمت چپ و حضرت خدیجه پشت سر آنها قرار گرفتند. این حدیث گواه روشن بر این است که جناب جعفر از جمله «السابقون السابقون» هستند.
حضرت آیتالله سبحانی با تشریح ماجرای مهاجرت مسلمانان به حبشه گفتند: از نکات مهم در زندگانی جناب جعفر (ص) مهاجرت او از مکه به حبشه همراه با بیش از ۸۰ نفر از زنان و مردان است.
معظم له افزودند: در نخستین سالهای بعثت پیامبر (ص) سختگیری قریش نسبت به مومنان بسیار بالا بود تا آنجا که آل یاسر را با شکنجه کشتند و بلال را روی ریگهای داغ و سوزان شکنجه میکردند. در چنین شرایطی گروهی از مسلمانان برای رهایی از وضع غیرقابل تحمل محیط، راهی حبشه شدند. حرکت این گروه در پنجمین سال بعثت پیامبر بود ولی چیزی نگذشت بر اثر رسیدن خبر دروغین به حبشه که قریش از اعمال خود دست برداشتهاند، آنان به مکه بازگشتند اما دیدند که وضع همان است که قبلا بود. یکی از ضایعات این سفر این بود که عبیدالله بن جحش همسر ام حبیبه دختر ابوسفیان مرتد شد و مسیحی گشت.
حضرت آیتالله سبحانی با اشاره به اینکه مهاجرت دوم به رهبری جعفر بن ابی طالب (ع) صورت گرفت، گفتند: در مهاجرت دوم کاروانی مولف از ۸۳ نفر زن و مرد به عزم حبشه بندر جده را ترک کردند. این مهاجرت قریب ۱۵ سال طول کشید و در این مدت نه تنها گرایشهای منفی رخ نداد بلکه توانستند با اعمال و رفتار خود در دربار حبشه اثر مثبت بگذارند.
معظم له در ادامه به چند موضوع قابل توجه در مورد مهاجرت دوم مسلمانان به حبشه پرداختند و گفتند: نکته اول آمادگی این گروه برای طی مسافت بین جده و حبشه با وسایل آن روز حاکی از جانبازی آنان است که آماده شدند برای حفظ دین و ایمان به چنین سفری تن دهند و زندگی در غربت را بر وطن ترجیح بدهند.
ایشان افزودند: نکته دوم اینکه عزم بر چنین سفری طولانی در گرو داشتن امکان مالی بود که آنان را در این سفر و پس از رسیدن به مقصد یاری کند که بتوانند تا مدتی در حبشه آبرومندانه زندگی کنند. چرا که در شأن آنان نبود که در کشور متمدنی در کوچه و خیابان رحل اقامت افکنند. این حاکی از آن است که قبل از مسافرت برای این موضوع تدارک خوبی دیده بودند.
حضرت آیتالله سبحانی عنوان کردند: نکته سوم هم این بود که طی ۱۵ سال احکامی از واجبات و محرمات از طریق وحی الهی به پیامبر رسیده و حضرت به نشر آنها پرداخته بود بالأخص پس از مهاجرت به مدینه فرائض و محرماتی ابلاغ شد. طبعا در این مدت وسیلهای در کار بود که مهاجران را از احکام الهی آگاه میساخت بویژه فریضه روزانه و روزه ماه رمضان، و این گروه ۷ سال تمام از هجرت پیامبر در حبشه به سر بردند و قطعا امکان نداشت که آنان از این مسایل آگاه نباشند. بنابراین برقراری روابط سری با مکه در این راستا از رهاوردها و تواناییهای جناب جعفر است.
معظم له با اشاره به اینکه سران قریش از وضع زندگانی مناسب مهاجران در مدینه آگاه شدند و بر آن آمدند تا با اعزام نمایندگان حرفهای نظیر عمروعاص همراه با هدایایی برای ملک حبشه موافقت او را برای تسلیم مهاجران جلب کنند، افزودند: آنان به دیدار ملک رفتند و مهاجران را انسانهایی کمعقل و بیخرد معرفی کردند و از ملک خواستند اجازه دهد که آنان را به مکه بازگردانند.
حضرت آیتالله سبحانی با بیان اینکه مهاجران با همدیگر اتفاق کردند که حضرت جعفر به نمایندگی از آنان با پادشاه حبشه سخن بگوید و این نشان از توانایی ایشان است، به تشریح سخنان بلیغ و هوشمندانه جناب جعفر در دیدار با ملک اشاره کردند و گفتند: بیان شیرین و سخنان دلنشین جعفر به اندازهای موثر افتاد که شاه با چشمانی گریان از او خواست تا مقداری از کتاب آسمانی پیامبر خود را بخواند.
معظم له ادامه دادند: حضرت جعفر با موقعیتشناسی درست به قرائت آیاتی از سوره مریم پرداخت و نظر اسلام را درباره پاکدامنی مریم و موقعیت عیسی روشن ساخت. ملک تحت تاثیر قرار گرفت و گفت گفتار پیامبر اینها و آنچه از عیسی آمده است از یک منبع نور سرچشمه میگیرد. من هرگز این مهاجران را به شما تسلیم نمیکنم.
ایشان خاطرنشان کردند: شرح این ماجرا نشان میدهد که تحریف مسیحیت در حبشه بسیار ضعیف بوده است چون وقتی ملک حبشه آیات قرآن را میشنود آن را با عقیده خود منطق میبیند.
حضرت آیتالله سبحانی با تاکید بر اینکه این دیدار نه تنها به نفع مهاجران تمام شد بلکه سبب گردید که ملک حبشه با حضرت جعفر ارتباط مستمری داشته باشد، افزودند: این ارتباط تا آنجا پیش رفت که یک نوع نامهنگاری بین ملک و رسول خدا (ص) انجام گرفت و سرانجام وی به آیین اسلام ایمان آورد.